آنها زندگی خصوصی موفقی ندارند و این مسئله کمکم دارد به زندگی روزانهشان هم کشیده میشود. زن رویش نمیشود برود پیش یک متخصص که بیماریهای جنسی را میشناسد و مرد غرورش اجازه نمیدهد این کار را کند.
تصوراتی که هر دو نفر در مورد پشت پرده ماهعسل داشتهاند، دارد به هم میریزد و هرکدام دیگری را مقصر میداند. آنها نمیدانند سلامت جنسی چه شکلی دارد و کسی هم در این مورد برایشان حرفی نزده است.
تجربه آموزشی استادان روانشناسی و روانپزشکی، نشان داده است که یکی از بهترین مدلهایی که میتواند همه بیماریهای جنسی را کنار هم جمع کند، مدل لایههای زندگی جنسی سلیگمن است.
او به جای اینکه بیاید بیماریهای پراکنده جنسی را در 2 یا 3 دسته طبقهبندی کند، یک کار اساسیتر کرد. او از همان اول زندگی شروع کرد؛ از وقتی که یک آدم پی میبرد که دختر است یا پسر و اسمش را گذاشت؛ هویت جنسی، لایه اول. بیماریهایش را گفت و رفت به لایههای دیگر تا لایه پنجم که مربوط بود به زندگی زناشویی یک آدم و اسمش را گذاشت «عملکرد جنسی».
همه مردم فکر میکنند زندگی جنسی، یعنی همان عملکرد جنسی؛ در صورتی که روییترین لایه زندگی جنسی، همین عملکرد جنسی است؛ یعنی شما قبل از اینکه به این مرحله برسید، باید از سلامت خودتان در 4 لایه دیگر مطمئن باشید. میخواهیم با هم در این 5 لایه ملموس زندگیمان گشتی بزنیم و ببینیم در هر لایه سالم و بیمار چه کسانی هستند.
1 - هویت جنسی
بالاخره من دخترم یا پسر؟
پایهایترین و بدیهیترین گزارهها در مورد زندگی جنسی یک آدم اینها هستند: «من دخترم»، «من پسرم». اگر شما این گزاره را بدون هیچ تبصرهای در مورد خودتان قبول داشته باشید خب شکر خدا در این لایه جنسی مشکلی ندارید؛ یعنی هویت جنسی سالمی دارید.
اما اگر چیزی که در ذهنتان میگذرد چیزهایی شبیه این گزارهها بود، شما از یک اختلال رنج میبرید: «من پسری هستم که در کالبد یک دختر گرفتار شدهام» یا «من دختری هستم که در کالبد یک پسر گرفتار شدهام».
تعجب نکنید. در ایران خودمان هم این بیماری که به اختلال هویت جنسی معروف است، وجود دارد و هر از گاهی درموردشان در روزنامهها مطالبی چاپ میشود. اگر این افراد مذکر باشند، یک بدن مردانه و یک ذهن زنانه یا بهتر بگوییم یک مغز زنانه دارند. هویت جنسی، عمیقترین لایه زندگی جنسی یک انسان است و کسانی که به این بیماری مبتلا هستند، فکر و ذکرشان خلاصی از بدنی است که با مغزشان جفت و جور نیست.
تحقیقات هم نشان داده است که تنها راه درمان اختلال هویت جنسی، تغییر جنسیت است. البته قبل از تغییر جنسیت، این افراد را مجبور میکنند لااقل برای چند ماه در جماعت جنس مخالف زندگی کنند و به سبک زندگی آنها رفتار کنند تا بعد از عمل پشیمان نشوند.
یادتان باشد که احتمال خیلی کمی وجود دارد که شما به این بیماری مبتلا باشید. مثلا اگر دختر هستید و در کودکی به تفنگ و ماشین علاقه داشتهاید، نشانه اختلال هویت جنسی نیست. گاهی افراد ناراحتیهای خود را به این مسئله پیوند میدهند.
2 -جهتگیری جنسی
من به کدام جنس علاقه دارم؟
این یکی از بحثبرانگیزترین لایههای زندگی جنسی – بهخصوص در چند دهه گذشته - بوده است. خیلی ساده، بحث این لایه در این مورد است که شما دگرجنسگرا هستید یا همجنسگرا.
البته اگر بخواهیم دقیقتر و واقعیتر بگوییم، یک طیف وجود دارد که در یک طرفش افرادی وجود دارند که منحصرا همجنسگرا هستند و در یک طرفش آدمهایی که فقط از جنس مخالف خوششان میآید (البته از لحاظ جنسی). با تعریفهایی که از سلامت روانی وجود دارد، همجنسگرایی یک بیماری است که نیاز به درمان دارد. باز دقت کنید اگر خیلی رفیق باز هستید و یا روحیات مردانه و یا خلقیات زنانه به شدت قوی دارید؛ به این معنی نیست که همجنسگرا هستید.
3 - تمایل جنسی
میل جنسی من چگونه بیدار میشود؟
خب! شما از 2 لایه پیش، سالم بیرون آمدهاید و به فرض مذکربودن قبول دارید که پسر هستید و به جنس مخالفتان علاقه جنسی دارید. حالا میرسید به لایه سوم؛ لایهای که خیلی از بیماریهایی که این طرف و آن طرف میشنوید، در آن قرار دارند. تمایل جنسی یعنی اینکه انجامدادن چه کارهایی و دیدن چه چیزهایی فرد را تحریک میکند.
کسی هم بیمار است که به صورتهای غیرعادی و غیرمعمول تحریک شود؛ مثلا تماشاگران جنسی حتما باید یک صحنه جنسی را ببینند، هرزهدراهای تلفنی حتما باید با یک بیچاره از همه جا بیخبر از طریق تلفن حرفهای رکیک بزنند و... به کلمههای «فقط» و «حتما» توجه کنید. اگر کسی هم به شکل معمول و هم با یکی از این راهها میل جنسیاش تحریک میشود، بیمار نیست.
به نظر میرسد در ایران، تماشاگری جنسی شکلی دیگر پیدا کرده است. کسانی که فقط با دیدن فیلمهای مبتذل میتوانند به تحریک جنسی برسند، یکجورهایی از این مشکل رنج میبرند چون حتی در کنار همسرشان محتاج تماشای این صحنهها میشوند و از همینجا خیلی از حرف و حدیثها شروع میشود.با توجه به افزایش دوباره مزاحمتهای تلفنی در ایران به نظر میرسد، بخشی از این مزاحمان همان هرزهدرایان تلفنی باشند.
علاوه بر اینها، خودارضایی، در ایران یک نوع بیمــاری در میل جنسی است. طولانیشدن سالهایی که نوجوان و جوان به خاطر ازدواجنکردن، دســــت به خودارضایی میزند، میتواند حتی موجب مشکلاتی در زندگی زناشویی شود؛ ضمن اینکه احساس گناه احتمالا شدیدی که جوان ایرانی با خودارضایی دارد را نمیتوان نادیده گرفت. بد نیست بدانید که خودارضایی گاهی ماهیتی کاملا غیرجنسی دارد؛ یعنی فرد آن را به عنوان راهی برای رفع تنشها و اضطرابهای روزمرهاش به کار میبرد. در این حالت، اضطراب که حل شود خودارضایی هم خود به خود حل میشود. دقت کنید در تک تک این موارد، مشاورین میتوانند شما را راهنمایی کنند.
4 - نقش جنسی
آیا رفتارهای من زنانه است یا مردانه؟
لایه چهارم زندگی جنسی، ابراز علنی هویت جنسی است؛ یعنی حالا که من فهمیدم مردم یا زن چطور این زنانگی و مردانگی را در رفتارهایم نشان دهم؟ حتما خودتان هم دیدهاید که پسرهای 2 ساله ماشین بازی و دخترهای 2ساله عروسکبازی را ترجیح میدهند.
هم پسرها و هم دخترها 3 سالشان که شد، ترجیح میدهند با همجنسهای خودشان بازی کنند و در 4سالگی اگر از آنها بپرسید که چه شغلی را دوست دارند، معمولا شغلهای مربوط به جنس خودشان را میگویند.
البته اگر اطرافیانتان یا خودتان از این کلیشهها پیروی نکردید، نباید نگران باشید چون در دهههای اخیر به این خاطر که نقشهای جنسیتی خیلی قاتیپاتی شدهاند و ماماهای مرد و مهندسهای زن تا دلتان بخواهد زیاد شدهاند، متخصصان رفتار جنسی معتقدند هیچ نوع بیماریای در این لایه وجود ندارد. فقط یادتان باشد که خیلی وقتها تمایل به کارهای مربوط به جنس مخالفتان به این لایه سطحیتر زندگی جنسی مربوط است، نه آن لایه عمیق هویت جنسی.
5 - عملکرد جنسی
آیا من زندگی زناشویی موفقی خواهم داشت؟
سلامت در عملکرد جنسی یعنی اینکه فرد بتواند کاری کند که هم خودش و هم همسرش از یک تجربه جنسی لذت ببرند و راضی باشند. این به شرطی است که طرف مقابل هم مشکلی نداشته باشد. 70 درصد طلاقهای ما به خاطر مشکل داشتن زن و شوهرها در همین لایه زندگی جنسی است. متاسفانه ما در تمام شئون زندگیمان بین سنت و مدرنیته گیر کردهایم.
مشکل شایعی که در این زمینه در ایران وجود دارد، به تخیلات جنسی مردان مجرد برمیگردد. آنها با دیدن فیلمهای غیراخلاقی رفتاری شبهمدرنیستی پیش میگیرند و سپس در همه جوانب، توقعات بالایی از همسر آیندهشان دارند ؛ توقعاتی که بعضیهایش با فرهنگ ما و ... نمیخواند. همین تنش، باعث میشود که زن ایرانی در زندگی زناشویی، مضطرب و مرد ایرانی ناراضی باشد و این زمینه مشکلات دیگر است.